بیانیه اعتراضی انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل در خصوص فعالیتهای اخیر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل | به گزارش انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل، در روزهای اخیر اخباری مبنی بر تغییر و تحولات دستوری در شرف جریان است که هنرمندان و جامعه هنری از اصل و ریشه آن اطلاع دقیقی ندارند.
این حق جامعه است که بدانند چرا و چگونه این تصمیمها گرفته شده و چرا این گونه تصمیمها نباد در جلسات عمومی و با حضور اکثریت جامعه هنری، مطرح و نظرسنجی شود. حضور افرادی که شهره خاص و عام هستند و اعمال نفوذ برخی از افراد غیرموجه و همچنین دعوت از چند هنرمند پیشکسوت برای موضوعی مانند جشنواره جوانان و مطرح کردن موضوع انتخابات انجمن و اتخاذ تصمیمهایی با نظر سلیقهای آنها، در صورتی که هیچگونه اطلاع دقیقی از شرایط موجود، فرایند طی شده و معضلات انجمن ندارند، عملی غیر حرفهای و غیر اخلاقی است که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل به عمد و هنرمندان حاضر در جلسه احتمالا به صورت غیرعمد وارد آن شدهاند.
این جریان زمانی به بدترین شکل خود میرسد که مسئولان فعلی انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل به جلسه مورد نظر حتی دعوت نشدهاند و قطعا حضور هم نداشتهاند. اداره کل باید جوابگوی رفتارهای شنیع و توهین آمیز خود باشد.
نکته مهم :
لازم به ذکر است که در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۳ هیأت مدیره و مسئول انجمن جهت برگزاری جلسه کارگروه تخصصی آبرنگ به دفتر انجمن واقع در مجتمع فدک مراجعه و قصد ورود به دفتر انجمن را داشت که با اخطار متصدی و نگهبان فدک مواجه و از ورود ایشان به دفتر انجمن ممانعت به عمل آمد. این اقدام بدون اطلاع و اعلام قبلی صورت گرفته و اداره کل قفل دفتر انجمن را تغییر داده و اعلام کردهاند اعضای هیأت مدیره و مسئولان انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل حق ورود به دفتر انجمن را ندارند. جامعه به درستی قضاوت خواهد کرد.
آب را گل نکنیم ــ در فرودست انگار کفتری میخورد آب ــ یا که در بیشه دور، سیرهیی پر میشوید ــ یا در آبادی، کوزهای پر میگردد ــ آب را گل نکنیم
متن بیانیه :
در این سالها که از حضورمان در انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل به عنوان عضوی از جامعه هنری و متصدی که از طرف جامعه مسئولیتی را عهدهدار شده، مشکلات و سختیهای زیادی را متحمل شدهایم و سعی کردیم با تعامل و گفتگو با مسئولان مربوطه و متولیان امر، راه را هموار کنیم اما همیشه به راحتی گفتن و نوشتن نبوده و قطعا بعد از این نیز نخواهد بود. چرا که اگر کسی نخواهد بفهمد قطعا نخواهد فهمید و اگر کسی نتواند بفهمد چارهای جز جهل ندارد.
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
بارها گفتهایم باز هم میگوییم که انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل جایگاه همه هنرمندان بوده و خواهد بود، لذا تمام تصمیمگیریهای آن نیز باید توسط اعضا و جامعه فهیم هنرهای تجسمی صورت گیرد، آنکه نمیداند و همیشه سعی کرده با قوه قهریه، با اعمال مداخله گرایانه جامعه هنری را به انشقاق، ناتوانی و نابودی سوق میدهد جریانی است که در کنار قدرت شکل میگیرد و قدرت و عاملان آن نیز همواره نقش اصلی را ایفا کردهاند.
تعامل با هنرمندان همیشه آرزوی جامعه هنری مخصوصا جامعه تخصصی هنرهای تجسمی بوده ولی هیچگاه به گونهی مؤثر و مفید صورت نگرفته است. چرا که مداخله گری، نگاه بالا به پایین و دیکتاتورمابانه مهمترین دلیل برای عدم تعامل و ایجاد زاویه با جامعه آزاد اندیش هنری بوده و از این به بعد نیز خواهد بود.
نگاه گزینشی و تأیید محور به هنرمندان باعث نگرانی ما بوده و آسیبهای جدی به برنامهها و حضور فرهیختگان هنری وارد آورده و در این جریان نیز باعث بروز رفتارهای غیرحرفهای از سوی سازمانی و ادارات از جمله اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است.
شاید این آب روان ــ میرود پای سپیداری ــ تا فرو شوید اندوه دلی ــ دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب ــ زن زیبایی آمد لب آب ــ آب را گل نکنیم
رفتارهایی که همیشه مورد انزجار جامعه هنری از بانیان و عاملان قدرت و مدیریت فرهنگی و هنری شده است. آیا این منطقی است که تعداد محدودی را به صورت گزینشی برای موضوعی خاصی دعوت کرده و در آخر برای موضوعی دیگر تصمیمگیری کنند یا مشورت صورت گیرد و همین مشورت و حرف دل، باعث تصمیمی در سطح کلان گردد؟ این موضوع به تنهایی مبین الگوی فکری سازمان مذکور بوده که خود نشان از بیاحترامی و اخلاق غیرحرفهای باینان آن دارد.
در این سالهایی که در خدمتتان بودیم همیشه رفتارهای توهینآمیز، تحقیر و رفتارهای غیرحرفهای منجر به تنش و گفتگوهای پرآشوب و ناهنجار شده است که کمتر از آن گفتیم و کمتر شنیدهاید، رفتارهایی که ناشی از نگاه بالادستی و از بالا به پایین آقایان داشته و تنها نتیجه آن به ثمر ننشستن تمام ایدهها، افکار، برنامهها و در نتیجه آسیب رساندن به بدنه جامعه شده است.
چندین جشنواره، نمایشگاه، ورکشاپ و کارگاههای تخصصی بخشی از مواردی است که در این مدت به دنبال اجرای آن بودهایم ولی با الگوی رفتاری و تعاملی غلطی که عزیزانمان در اداره کل داشتهاند نشد و نتوانستیم به ثمر برسانیم.
شاید بهتر باشد بدانید که در این برنامهها اکثر هنرمندانی که از طرف ما معرفی شدهاند و قطعا از حرفهایهای رشته خود هستند از جانب حراست اداره کل حذف شده و اجازه حضور نداشتند و این چیزی نیست که ما را خوشنود کند و همیشه در مقابل آن ایستادهایم.
بگذریم از آن زمانی که اتاق انجمن را تخلیه کردند و هیأت مدیره انجمن را در جریان امور قرار ندادند و جلسات ما در محلهای مختلفی تشکیل میشد، یا رفتارهای توهین آمیزی که منجر به استعفای برخی از عزیزان گردید و یا برنامههایی که قول پرداخت هزینه داده بودند ولی هیچگاه پرداخت نشد.
بله اینها تنها درصد کوچکی از اتفاقات این چندسال اخیر است که مدعیان فرهنگ و هنر بر سر انجمنی که الان مدعی ساختن و ایجاد کردنش هستند آوردند.
انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل طبق اسناد و صورتجلسات موجود، بیش از ۳۰ سال پیش شکل گرفته و الان نیز ما ادامه راهی هستیم که بزرگان هنر استان اردبیل ایجاد کرده و در نهایت به دست ما سپردهاند. این راه مقدس است چرا که همیشه افرادی از دل جامعه هنری در شکلگیری آن نقش داشتهاند؛ نه بانیان و حافظان قدرت و نه حتی متصلان به قدرت و یا متوسلان به آن.
روی زیبا دوبرابر شده است ــ چه گوارا این آب! چه زلال این رود! ــ مردم بالادست، چه صفایی دارند ــ چشمههاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد
تا کی باید جامعه ما از باندبازی و انشقاق و دورویی و نفاق آسیب ببیند و تا کی اداره کل میخواهد رفتارهای منزجر کننده خود را ادامه دهد؟
اعضای هیأت مؤسس و هیأت مدیره فعلی بارها و بارها در جلسات و گفتگوهای صورت گرفته بیان کردهاند که هرگونه فعالیتی حتی انتخابات، باید بعد از ثبت رسمی انجمن صورت گیرد و این سخنی خارج از قانون و عرف نیست، چرا که وقتی انجمن یا نهاد مردمی ثبت شد، جنبه قانونی به خود میگیرد و اساسنامه ثبتشده، همتراز با قانون اساسی پیدا کرده که قابلیت استناد دارد و میتوان با مراجعه به آن اقدامات را برنامهریزی و شکل داد، اما الان که این اتفاق به یمن عدم همراهی آقایان در اداره کل صورت نگرفته، چطور میتوان انتخاباتی صورت داد که نه اساسنامه ثبتشدهای دارد و نه وجه قانونی؟
اعضای فعلی هیأت مدیره و هیأت مؤسس اقدامات لازم را چندین بار انجام داده و حداقل ۲ بار تا ثبتنهایی پیش رفتهاند و قبل از آن نیز حدودا ۱۵ بار اقدام ناموفق به دللایل مختلفی از جمله تغییر اساسنامه (چهار بار)، وجود نام مشترک، مشکلات فنی و سازمانی، شیوع کرونه، تغییر شیوههای ثبت انجمن(۲بار)، عدم آگاهی متصدیان امر(منجر به تأخیر فرایند به مدت ۴ تا ۶ ماه)، نبود بودجه جهت برونسپاری مراحل ثبت، عدم ارائه مشاوره دقیق و … صورت گرفته، که نتیجه تلاشها دریافت مجوز موقت در سال ۱۴۰۰ و در ادامه شروع مشکلات بعدی و عدم رفع مشکلات توسط اداره کل باعث تأخیر در فرایند ثبت شد.
در این مدت نه تنها کمکی به ما نشد بلکه ما از طریق تماسهای مکرر با وزارتخانه این فرایند را سپری و موفق به گرفتن نتیجه و دریافت مشاورههای ارزشمندی شدیم. (دریافت مجوز موقت اقدام به ثبت در سامانه ثبت شرکتها در دو بار در زمانهای مختلف)
اکنون اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل خود را متولی امور کدام انجمن میداند؟ انجمنی که هیچ نقشی در فرایند ثبت شدنش نداشته یا انجمنی که چوب لای چرخش میگذاشت؟
در این پنج سال اخیر هیچگونه بودجه، کمک مالی یا حتی تلاشی برای رفع آن به کمک مؤسسات هنری نشده است و تمام هزینهها (هر نوع هزینهای) از جانب مسئولان فعلی انجمن پرداخت شده است، هر ساختاری ایجاد شده با توان اجرایی، مالی و مدیریت افراد حاظر در انجمن بوده و اداره کل اصلا تأکید میکنم اصلا نقشی نداشته است.
من ندیدم دهشان ــ بیگمان پای چپرهاشان جای پای خداست ــ ماهتاب آنجا، میکند روشن پهنای کلام ــ بیگمان در ده بالدست، چینهها کوتاه است
اما اخیرا با خبر شدیم، آقایان در اداره کل کاسه داغتر از آش شده و جلساتی مبنی بر بهبود آینده انجمن گذاشتهاند بدون حضور مسئول و اعضای هیأت مدیره و حتی هیأت مؤسس، و الان خود را متولی امر میدانند.
آقایان بگویند در این سالها در کدام پستو پنهان شده بودند و توان مدیریتی و اجرایشان را در کدام راه صرف کردند که الآن خود را طرفدار هنر میدانند، ما که تمام برنامههای شما را دیده و از کم و کیف آن با خبریم، ما که دیدهایم با هنرمندان در نمایشگاهها چه رفتاری کردید ما که شاهد آن بودیم که در چندین جشنواره چگونه هنرمندان و لیست اعلامی ما را حذف و توسط حراست عدم صلاحیتشان را احراز کردید، ما که ناظر بودیم چگونه پولهای بیزبان را به مؤسسات ناکارامد دادید تا برنامههایی در سطح ابتدایی برایتان ترتیب دهد علیرغم تمام هشدارهایی که به شما دادیم که این برنامه کیفیت لازم را ندارد.
ما که دیدهایم چگونه مدیرکل در جلسه شورای سیاستگذاری جشنواره جوانان سال قبل چه رفتاری از خود نشان داد و نسبت به مسئول انجمن چه توهینی کرد، ما که شنیدیم در خصوص حضور هنرمندان در جلسات کارگروههای تخصصی چه شرطی گذاشتید، ما که در جریان هستیم در ارائه مجوزهای نمایشگاه برای بانوان هنرمند چه بی حرمتیهایی صورت گرفت و صفحات شخصی و زندگی شخصی و حتی عقاید ایشان مورد تفتیش قرار میگرفت.
ما که خبر داریم زمانی که با نمایندگان وزراتخانه یا دفتر هنرهای تجسمی جلسه داشتید، به ما اطلاع نمیدادید تا حرفهایی زده نشود که به نفع شما نیست.
درست است ما آبمان با شما به یک جوی نمیرود اما فقط به این دلیل که شما اهل تعامل و گفتگوی برابر و مؤثر نیستید، ساختار حاکمیتی و مدیریت به شما نگاه دستوری و بالا به پایین را آموخته و تعامل زمانی برای شما معنی دارد که حرفتان به کرسی نشسته باشد.
مسئول فعلی انجمن و اعضای هیأت مدیره و هیأت مؤسس تا زمانی که این رفتارهای ددمنشانه و زورگویانه را ادامه خواهید داد، با شما نمیتواند همکاری لازم را انجام دهد، چرا که شما فقط و فقط دوست دارید بله قربان گو داشته باشید نه افرادی که پویایی را به جامعه ارائه دهد، اساسا نگاه حاکمیتی به هنر نگاه القاییست، یکسونگر است نه متکسر، ایستاست نه پویا. وگرنه در این چندسال که هم ما بودیم و هم شما، چه کردید که نمیتوانستید؟
شاید دوباره یادآوری این نکته بد نباشد که از سال ۹۸ تا اسفند ۱۴۰۰، حتی اتاقی برای انجمن اختصاص نداده بودید و مسئولان انجمن خود اقدام کرده و با سرای نوآوری دانشگاه آزاد وارد تعامل شده و اتاق اختصاصی بدون اجاره بها به شرط انجام رایگان خدمات تبلیغاتی برای دانشگاه، دریافت کردند. در این زمان شما در کدام خواب طویلالمدت فرو رفته بودید که الان ادعای مالکیت انجمن و برگزاری انتخابات آن را دارید؟
مردمش میدانند که شقایق چه گلی است ــ بیگمان آنجا آبی، آبی است ــ غنچهای میشکفد، اهل دل باخبرند ــ چه دهی باید باشد ــ کوچه باغش پر موسیقی باد!
شما کجا بودید زمانی که انجمن با حوزه هنری وارد مذاکره شد تا سایت نمایشگاهی برای یکی از برنامهها را عملیاتی و هزینه آن را (هر چند کم و با توان هنری فردی از انجمن اعضای انجمن به دستآمد) به عنوان درآمد انجمن لحاظ و آن را در ادامه صرف ورکشاپ تصویرسازی کند؟
شما کجا بودید زمانی که شب و روز با هنرمندان در ارتباط بودیم تا برای جامعه هنری سایت و خبرگزاری رسمی ایجاد شود تا بتوانند اخبار خود را بدون مشکل منتشر کرده خود را در عرصه ملی و بینالمللی معرفی کنند؟
شما کجا بودید آن زمانی که هنرمندان جایزههای ملی و بینالمللی را درو کرده و افتخار آفرینی میکردند ولی کسی نبود حتی تبریک خشک و خالی برایشان بفرستد؟
شما کجا بودید زمانی که انجمن هنرهای تجسمی با هزینه شخصی اعضای هیأت مدیره و هیأت مؤسس اداره میشد؟ شما کجا بودید زمانی که هنرمندان را به خاطر اعتراضهایی که داشتند بازداشت و محدود میکردند؟
شما کجا بودید زمانی که هنرمندان مشکل بیمه داشتند و راهنمایی درستی دریافت نمیکردند و مدتها زمان برای دریافت تأییدیه صرف میشد؟
شما کجا بودید زمانی که هنرمندان مشکل برپایی نمایشگاه داشتند و حراست شما مشکل ایشان را دوچندان کرده بود و دریافت مجوز را سخت؟
شما کجا بودید زمانی که انجمن دغدغه حضور جوانان هنرمند را داشت ولی شما میگفتید برای حضورشان باید حتما تأییدیه حراست وجود داشته باشد؟
شما کجا بودید زمانی که ما دغدغه برگزاری جشنواره جوانان را از سال ۹۸ داشتیم و اجرایی نشد فقط یک بار آن هم بدون انجمن هنرهای تجسمی، آن هم با تمام تلاشی که برای مشارکت داشتیم ولی نخواستید؟
شما الآن کجا هستید، کمی فکر کنید ببینید کجا هستید و کجا ایستادهاید، در مقابل افرادی ایستادهاید که همه تلاش خود را کردهاند تا ذرهای در حق هنرمندی اجحاف نشود، کسی از حضور در انجمن باز نماند، کسی به خاطر حضور در انجمن معذب نباشد و تردید به خود راه ندهد، کسی به خاطر نداشتن تمکن مالی از حضور در کارگاه یا ورکشاپها و نشستهای تخصصی باز نماند و یا از آموزشهای تخصصی بیبهره نشود.
مردمان سر رود، آب را میفهمند ــ گل نکردندش، مانیز ــ آب را گل نکنیم.
آب را گل نکنید
در مقابل کسانی ایستادهاید که مخالفانشان را به اندازه موافقانشان ارزج نهادهاند و در مقابل تندترین انتقادها تندخویی نکردهاند.
در مقابل کسانی ایستادهایدکه نه تنها بخشی از مردم که در واقع اگر درست بنگرید خود مردم هستند نه جدایی از آنها.در مقابل کسانی ایستادهاید که انجمن را حق همه میداند و دخالت در تصمیمگیری را حق همه جامعه هنری تلقی میکند نه حق ادارات و سازمانها یا وزارتخانهها.
کمی آگاهانه و خوب بنگرید ببینید امروز در کجای جامعه ایستادهاید آیا آنچه شما الان به دنبالش هستید دقیقا همانیست که جامعه به آن نیاز دارد یا فقط بخشی از جامعه که شما آنها را تأیید میکنید؟
کمی کلاهتان را بالاتر بگیرید و جامعه را درست بنگرید اگر شما انجمنی که ماحصل تلاش هنرمندان و جامعه هنریست، مصادره یا دخل و تصرف و یا با رفتارهای مداخلهگرایانه غیرتعاملی تحت تأثیر قرار دهید، شاید دل برخی را به دست آورید اما جامعه مثل همیشه از شما دلچرکین و دلگیر خواهد شد، چرا که دموکراسی به معنای غربی این نیست که حکومت، مدیریت دولتی یا عاملان قدرت در آن نقش ایفا کنند و به معنای ایرانی آن نیز که به نظر برخی مردمسالاری است نیز منافات دارد.
کجای اعمال شما نشان از دموکراسی غربی و یا مردمسالاری غیر غربی دارد که اینقدر در دیدگاه خود پایبند و استوار ایستادهاید و به آن میبالید؟
آنچه که امروز میبینیم حاصل گذشت زمان است و این زمان حامل اتفاقاتی است که میتوان از آن نتیجه گرفت، قضاوت کرد و تحلیلها ساخت. در طول این مسیری که در گذر زمان طی شده نقطههایی برای ایستادن و نگریستن وجود داشت که باید به عملکردتان و آنچه دادهاید و آنچه میخواهید و آنچه به دست میآوردید فکر میکردید که تا به حال انجام ندادید، اما برای آن که آب را گل نکنیم، دیر نشده قبل از گل آلود کردن آب و به خطر انداختن زیباییهایی که در اطراف آن هست نباید عجله کرد. درست است که از شما دل خوشی نداریم اما شمارا دعوت میکنیم به تعامل کردن و نگاه غیر دستوری. چرا که مردمان سر رود آب را میفهمند، و شما را نیز برای فهمیدن آب دعوت میکنیم. قطعا نتیجه تعامل درست، تصمیمات بهتر و نتیجه درست خواهد بود. اگر خوب بنگرید و درست تصمیمبگیرید.
سخن آخر:
در پایان شمارا به دیدن راز گل سرخ، فهمیدن آب و نگریستن به شقایقها دعوت میکنیم تا دهی که در تعامل با جامعه میسازیم کوچه باغش پر از موسیقی باشد و چشمههایش جوشان.
آسمانش آبی باشد و ماهتابش نیز روشنی بخش شبهای تار، قطعا چه گوارا و زلال خواهد بود آبی که روان و جاریست و مانعی پیش رویش نیست، و چه رشدی خواهد داشت سپیدارهایی که از این آب روان و زلال خواهند نوشید.
پس بیایید این آب را گل نکنید و با رفع موانعی که همه ما میدانیم و قبلا نیز درخواستش ارائه شده، راه را برای ثبت نهایی هموار و در ادامه راه نیز مراحل بعدی انتقال انجمن صورت گیرد، با روشی که شما پیش گرفتهاید نه اعتباری برای خود میافزایید و نه ارزش افزودهای برای انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل.
قطعا انکار وجود انجمن و توهین به اعضا و مسئولان انجمن با این عنوان که شما اصلا وجود ندارید مسئولیتی نداردی و انجمنی هم وجود ندارد، نه در شأن گذشته انجمن و نه در شأن افراد حاضر و نه در شأن جامعه هنری استان اردبیل است اگر به خودتان احترام قائل نیستید به افرادی که با آنها سرو کار دارید احترام بگذارید.
درست است که هنرمندان همان درویشانی هستند که شاید در کنار آب روان تکه نانی به آب میزنند اما همانها معنی بخش وجود و حضور شما در مسند قدرت و مدیرت هستند.
جامعه را ارج نهید تا هم در رشد و بالندگی شقایقها نقش داشته باشید و هم چشمههای جوشان را در آینده به نام خود بزنید.
در حال حاضر کار شما گل کردن آبی است که ده مارا سیراب میکند و خشکاندن چشمههایجوشان است. در آخر باید بگویم که خواسته ما به عنوان انجمن هنرهای تجسمی و عضو جامعه هنرهای تجسمی استان اردبیل و بخشی از جامعه تخصصی هنر دست کشیدن از فرایند دستوری و دست شستن از بیاحترامی به تمام فعالیتهای صورت گرفته توسط جامعه و انجمن و به رسمیت شناختن انجمن فعلی به عنوان نماینده جامعه و در صورت توانتان کمک به شکلگیری درست، قانونی و منطقی آن و در نهایت سپری شدن پلههای آخر ثبت است.
قطعا اولین اقدام لغو انتخاباتی است که بدون هماهنگی و حضور انجمن و به صورت دستوری و با مشورت در جلسهای بدون حضور و دعوت از انجمن، صورت گرفته، خواهد بود. و این اتفاق باعث خشنودی و ایجاد احترام متقابل بین جامعه هنری و مدیران خواهد بود. شاید هم قدمی مؤثر برای رفع کدورتها.
با تشکر فراوان انجمن هنرهای تجسمی استان اردبیل
بازدیدها: ۵۹